• رنج باغبــان
  • جدل در ملکوت
  • دهقــــان نـــامه
  • گــــدا نــــامه
  • حماسه ظلمت شکن
  • حمــاسه خاوران
  • حماسـه هیزم شکن
  • لالــه های قافلانکوه
  • امیـــر کبیـــر
  • خـــادم نـــادم
  • چنین گفت بودا
  • آلبرت شوایتزر
  • کلیات بسیج خلخالی

در باب حماسه هیزم شکن

بسیج خلخالی خالق اثر معروف حماسه هیزم شکن است

در سال 1345 این کتاب به عنوان نامزد جایزه ادبی نوبل معرفی می گردد به دلیل اینکه کتاب به زبان فارسی نوشته شده بود در کمیته نوبل مورد بررسی قرار نگرفت ولی دانشگاه تهران که یک مرجع مهم علمی بود این اثر را مستحق دریافت این جایزه دانسته است.

 

استاد عبدالله باقری (فرزانه ‏پور) متولد 1292 در تهران است و یکی از اساتید بنام هنر تذهیب ایران زمین است که تذهیب اثر معروف حماسه هیزم شکن از شاهکارهای او محسوب میشود .

 

استاد محمد تجویدى متولد سال ۱۳۰۳ در تهران، فرزند محمدهادى تجویدى، استاد نقاشى هنرهاى زیبا و از شاگردان کمال ‏الملک نقاش بزرگ قاجار بود.

محمد تجویدى حدود صد و بیست جلد کتاب از دیوان‏ هاى شعراى ایران همچون سعدى، حافظ، بابا طاهر عریان، فردوسى و دیگران را به تصویر کشیده است.

تجویدى تصاویر کتاب حماسه ‏ى هیزم ‏شکن اثر بسیج خلخالى را بهترین اثر خود مى ‏انگارد.

حاضرین در سایت

ما 2 مهمان آنلاین داریم
خانه جدل در ملکوت باز مسیح و شیطان و اعتراض به شیطان
باز مسیح و شیطان و اعتراض به شیطان مشاهده در قالب PDF چاپ فرستادن به ایمیل
مشاهده در قالب PDF چاپ فرستادن به ایمیل
جمعه, 09 تیر 1391 ساعت 22:16

مسیح و شیطان:


نمی‌فکند ترا در جهنّم تهمت

به بند و کنده و زنجیر و ذلّت و محنت

به کنه ذات خلایق اگر فساد نبود

سرشت ذاتی‌اش از کینه و عناد نبود

ترا که روح خدا و مجرّد خیری

زجان گذشته برای سعادتِ غیری

چه رنج‌ها که ندادند ای رسول شکیب

چه طعنه‌ها که نگفتند برفراز صلیب

اگر ز رفقِ پسر، ذرّه‌ای پدر می‌داشت

جهان آدمیان حالت دگر می‌داشت

به‌دست منتقمان گُرز انتقام نبود

مطیع قیصر روم اینهمه غلام نبود

گرفتم آنکه منم رهزن دل قیصر

زند به بی‌گنهان تازیانۀ کیفر

هزارها بشر تیره‌بخت عالم را

همان عزیز و جگرگوشه‌های آدم را

زبان بریده و لب تفته و کشیده به بند

اراده باخته چون آهوان به قید کمند

که، درسِ اینهمه بدجنسی و بدی داده؟!

به آفریدۀ حق خصلت ددی داده!!

که کشته بذر قساوت به باغ فطرت شان؟!

نمک ز کین و شره در خمیر طینت‌شان؟!

اگر که اصل گناهان آدمی زمن است

دگر ترا چه نیازی به ذات ذوالمنن است

که بر کشد قلم عفو بر کتاب گناه

که بوده‌اند کشیشان تو، به توبه گواه

من ار به جای خدا بودم و بری ‌ز غرور

مشاوران دگر را به جرم شرم حضور

به جرم خفض جناح و تملّق و کتمان

خموش کردن فریاد قاضی وجدان

به جرم آنکه ندانسته و نسنجیده

کشیده گفتۀ او را چو سرمه بر دیده

اگر بهشت و جهنّم سزای اعمال است

نتیجۀ بد وخوب و امور و افعال است

تو خود جواب بده بانی جهنّم کیست؟!

کسی که تخم گنه کشته در خلایق نیست؟!

 

اعتراض به شیطان:


به خشم گفتمش ای پست فطرت ملعون

بری ز عفّت و آزرم و پست فطرت دون

سئوال‌های تو از حق ز جهل و گمراهی است

خود این نشان غرور و دلیل خودخواهی است

خدای جلّ و جلاله حکیم و آگاه است

که چیست حکمت از اینکه براه‌ها چاه است

تراز خلقت آدم از اختلاط و تضاد

نهان به حکمت غائیست نی ز فساد

* * *

مگر قبول نداری که خالق عالم

بدین و تیره و آمیزه خلقت آدم

به اقتضای موازین علم و حکمت اوست

نه از مساهله و اشتباه و غفلت اوست

خدا به نوع بشر، خلعت خلافت داد

بدین عطّیه بدو عزّت و شرافت داد

خود او علیم و خبیر و بصیر بالذّات است

ز درک حکمت او عقل عاقلان مات است

ز یاوه‌گوئی آن فاسد سیاه درون

مرا شکیب گسست و فشار گشت فزون

مزخرفات که می‌گفت آن لعین پلید

یکی یکی جگرم را چو نیش خار خلید

چونیش نشتر جلاّد در رگ جانم

فرو شدی و فغان می‌نمود ستخوانم

به هر کلام که نام خدا بیان می‌کرد

مرا به سینه ز تسبیح دل فغان می‌کرد

چنان ز خشم خروشید خون به شریانم

که می‌چغید بهم آسیای دندانم

ولی نبود دل و دیده غافل از یادش

که جان فزاست به هرحال زنده فریادش

دلی که نیست خروشان در آن صدای خدا

دیار اهرمن است و مکان و رنج و عنا

 

اعتراض:


تنی نه روشن اگراز فروغ آن نور است

چو تیره آغل و اصطبل بدتر از گور است

دلی که زنده در آن یاد و ذکر یزدان نیست

دمی مصون ز فسون های مکر شیطان نیست

 

خشم ابلیس:


پس از شنیدن این اعتراض خشم آگین

جهید هم چو دَدِ زخم خوردۀ پر کین

ستون نمود به تن از غضب دو بازو را

بهم فشرد چو قوس کمان دو ابرو را

ز غیظ، کف بلب آورد کز تَف خشمش

پر از دو کاسۀ خون شده دو حفرۀ چشمش

 

آخرین بروز رسانی در شنبه, 25 آذر 1391 ساعت 04:50