• رنج باغبــان
  • جدل در ملکوت
  • دهقــــان نـــامه
  • گــــدا نــــامه
  • حماسه ظلمت شکن
  • حمــاسه خاوران
  • حماسـه هیزم شکن
  • لالــه های قافلانکوه
  • امیـــر کبیـــر
  • خـــادم نـــادم
  • چنین گفت بودا
  • آلبرت شوایتزر
  • کلیات بسیج خلخالی

در باب حماسه هیزم شکن

بسیج خلخالی خالق اثر معروف حماسه هیزم شکن است

در سال 1345 این کتاب به عنوان نامزد جایزه ادبی نوبل معرفی می گردد به دلیل اینکه کتاب به زبان فارسی نوشته شده بود در کمیته نوبل مورد بررسی قرار نگرفت ولی دانشگاه تهران که یک مرجع مهم علمی بود این اثر را مستحق دریافت این جایزه دانسته است.

 

استاد عبدالله باقری (فرزانه ‏پور) متولد 1292 در تهران است و یکی از اساتید بنام هنر تذهیب ایران زمین است که تذهیب اثر معروف حماسه هیزم شکن از شاهکارهای او محسوب میشود .

 

استاد محمد تجویدى متولد سال ۱۳۰۳ در تهران، فرزند محمدهادى تجویدى، استاد نقاشى هنرهاى زیبا و از شاگردان کمال ‏الملک نقاش بزرگ قاجار بود.

محمد تجویدى حدود صد و بیست جلد کتاب از دیوان‏ هاى شعراى ایران همچون سعدى، حافظ، بابا طاهر عریان، فردوسى و دیگران را به تصویر کشیده است.

تجویدى تصاویر کتاب حماسه ‏ى هیزم ‏شکن اثر بسیج خلخالى را بهترین اثر خود مى ‏انگارد.

حاضرین در سایت

ما 4 مهمان آنلاین داریم
ترجمان مشاهده در قالب PDF چاپ فرستادن به ایمیل
مشاهده در قالب PDF چاپ فرستادن به ایمیل
دوشنبه, 16 اردیبهشت 1392 ساعت 04:02

ترجمان


هر آن بیداردل دانا که نامی جاودان دارد

ز سعی هر معلم صد رساله ترجمان دارد

بلی هر گل که در بستان حدیث حسن می گوید

بهر برگی حکایتها ز رنج باغبان دارد

لسان الغیب شیرازی که سرّ غیب می گوید

کلید غیب را از فیض او زیر زبان دارد

معلم نکته گیریها نموده تا خردمندی

بصدر قدر مجلس کاین زبان نکته دان دارد

معلم خون دلها خورده عمری رنجها برده

که ایران، همچو فارابی و رازی کاردان دارد

فلاطون حکمت سقراط را بر لوح زرّین زد

ارسطو ز آن ذخیره گنجهای شایگان دارد

معلم گر نبود اول چه اشراقی چه مشائی

چه حاجت بر چراغ معرفت غار ددان دارد

معلم گر نبود اول چه میر و ملاصدرائی

چه سودائی بسر جز خواب و خور این کاروان دارد

معلم گر نبود اول چه بوسینا چه غزالی

چه احساس فروغ علم جسم بی روان دارد

معلم گر نبود اول بشر جز جهل و بدخوئی

درون کوله بار و جنته اش چه ارمغان دارد

هزاران سال باری در تکامل راه پیموده

هنوز از ظلم و جور نوع خود ای الامان دارد

پس از صد سالها دوری ز حشر ضیغم و سرحان

پلنگ آسا لب و دندان و چنگ خون فشان دارد

پس از صد سالها از قصّۀ اصحاب کهف ایدون

همانند سگ کلبی طمع بر استخوان دارد

پس از صد سالها دوری ز قرب لانۀ روبه

کمین بر صید هرچه جوجه هرجا ماکیان دارد

پس از صد سالها، همچون عقاب آهنین شهپر

مخالب در گلوگاه هراسان بره گان دارد

پس از صد سالها همچون حرامی زیج بگرفته

رباید طفل بی مادر اگر یک لقمه نان دارد

معلم گر نسازد رام این موجود وحشی را

چه کرداری بگلشن این هیون بی عنان دارد

تمدن بربریت را عروس زندگی کرده

که داماد از خضاب خون رخی خون ارغوان دارد

ز اشک بینوایان بادۀ گلرنگ میریزد

بدین دیوانۀ خوئی عزم فتح آسمان دارد

بدوک حضرت مریم طناب دار میریسد

مسیحا را کشد بر دار بر لب نام آن دارد

الا ای آخرین امید مغروقان بدریاها

چه غیر از تو امید دیگری خلق جهان دارد

دل غمگین مظلومان عالم قعر مسلخ ها

همه شب تا سحر با مرغ شب آه و فغان دارد

رسیتال « برامس» و لیست را با گوش جان بشنو

که در هرزخمه صدها ندبه از محنت کشان دارد

بقندیل عدالت خانه ها شمعی که می سوزد

گداز و سوز بال بینوا پروانگان دارد

جراحات عمیق روح انسان را شفائی کو؟

بجز آنکو ضماد زخم جانسوز روان دارد

ز بس نامهربانی دیده انسان از ستم گرها

معلم را ستاید زانکه قلب مهربان دارد