برتر ها و برتری ها
نمودار تشخّص های انسان صفات مشترک در انس و حیوان
شرارت ها دلیل قهرمانی است نه انسان دوستی و مهربانی است
محبّت شیوۀ فرزانگان است شقاوت پیشۀ دیوانگان است
گر از اعصار دیرین برتری ها نشان های سریّ و سروری ها
ز دلجوئی و از مهر آوری بود وز ایثار و عدالت پروری بود
ز خدمت ها بزرگی گر نشان داشت جنایتکار کی نام و نشان داشت
جنایتکار چون سالار می شد بدوش ملتّی سربار می شد
چنین دنیا سرا پا غرق ننگ است که انگیزندۀ عصیان و جنگ است
بزرگی در سخا و مهر و جود است نه در شمشیرهای زهر سود است
توان دادن به هر جا ناتوان است نه تاراج متاع جسم و جان است
نهادن مرهم اندر زخم دل هاست نه مدفون کردنش در تیره خاک است
دلیل شهرت و نام و بزرگی کجا می شد صفات و خوی گرگی
نجات از ذلت و رنج و مهالک نشان بود از بزرگی در ممالک
نه آدم سوزی و تاراج و غارت به اشرار و ددان دادن امارت
به فرهنگ جهان این رسم و این راه جهان را کرده بد فرهنگ و گمراه
شرارت ها امارت آفریده نجابت ها حقارت آفریده
بشر تا پیرو خوی ددان است ددان حاکم به فرهنگ جهان است
هر آنکس دم زند از صلح و احسان و را خوانند خام و گول و نادان
هر آنکس دم زند از خون و خنجر بدین دعوی نهندش تاج بر سر
امارت در شرارت ریشه کرده و ز آن رو قتل و غارت پیشه کرده
جهان تا این چنین فرهنگ دارد به هر شام و سحر یک جنگ دارد
|